از ازل دَرد به پیمانه مردان كردند
دل عاشق شده را كلبه احزان كردند
هركسی را كه به عالم سر حشمت خواهیست
لطف كردند و شبی خادم سلطان كردند
سفره به وسعت صدق تو گشودند به دهر
انبیا را سر احسان تو مهمان كردند
همه آفاق گرفته است به خود رنگ تو را
با وجودی كه همه فضل تو كتمان كردند
در تو دیدند ملائک صفت خالق را
علت این است اگر، سجده به انسان كردند
بر سر سفره دونان نبرم منت نان
من همانم كه به من لطف فراوان كردند
هشتمین آینه وجه خدایی، صد حیف
شش جهت ظلم به تو حضرت جانان كردند
دل شب بود كه گنجینه دین را بردند
عدهای كفـر صفت، سرقت ایمان كردند
پا عقب اسب دواندند تو را
آسمان را پس ازاین حادثه گریان كردند
همه روضه همین است كه آقای مرا
مدتی گوشه اصطبل به زندان كردند
گر نبودی، اثر از روضه ارباب نبود
خلق با حنجر تو ذكر حسین جان كردند
یاسر حوتی
درباره این سایت